درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم:
این روزها داخل مترو که راه میروید، انگار داخل مترو نیستید؛ انگار داخل یک جمعهبازار هستید. این روزها حتی داخل قطارهای مترو که هستید، گاهی حس این را دارید که یک جمعهبازار دارد حرکت میکند روی ریلها. با این وجود، حتی از این دستفروشهای نازنین نیز میتوان درسها یاد گرفت. بخشی از این درسها را با شما نازنینان به اشتراک میگذاریم.
درس چهارم: تخصصی کار کردن
غالب فروشندگان مترو تخصصی کار میکنند؛ یا در نهایت سه، چهار محصول. آنهایی هم که انواع و اقسام محصولات را روی دوش خودشان آویزان میکنند، البته چندان فروش بالایی ندارند. اما انگار که یک تقسیم کار نامحسوسی انجام شده باشد؛ اینکه هر کسی باید چه چیزی بفروشد.
این طور نیست که ببینند کدام محصول فروش بیشتری دارد و آن را بیاورند؛ این جوری ناچار خواهند بود که هر روز، یک محصول بیاورند و با این کار، میدانند که از ذهن مشتریان خود پاک خواهند شد.
به واقع حوزهسازی و تخصصگرایی، یکی از مباحث مهم بازاریابی و فروش محسوب میشود. اینقدر هم ساده هست که حتی فروشندگان مترویی هم آن را درک میکنند.
شما چرا آن را به کار نمیگیرید؟
---------------------------------------------------------------------------------------
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: سبکبال باشید، تند و هدفمند حرکت کنید
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: تخصصی کار کردن
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: استقامت و تسلیم نشدن
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: جامعه هدف خود را به خوبی میشناسند
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: در هر شرایطی راهی پیدا کن
همه چیز در موفقیتهای ظاهری خلاصه نمیشود/ درسهایی که از محمدعلی نجفی، شهردار اسبق تهران یاد گرفتم
لیورپول-بارسا؛ درس پایداری... هرگز، هرگز، هرگز تسلیم نشو؛ هرگز و باز هم هرگز...
مترو ,کار ,یک ,داخل ,فروشندگان ,انگار ,تخصصی کار ,فروشندگان مترو ,آن را ,که از ,انگار داخل
درباره این سایت